خورجین بافی یکی از شاخههای هنر فرشبافی است که در گروه تخت بافت ها مانند گلیم، زیلو، جاجیم، پالاس یا پلاس و بهنوعی پالاز قرار دارد. در ساختار تخت بافت ها تنها تاروپود وجود دارد که عامل اصلی ایجاد نقش در آنها نیز است، به استثنای جاجیم که تار عامل ایجاد نقش در آن است. در بافت خورجین همانند گلیم و زیلو تاروپود نقش اصلی را دارند.
خورجین وسیله ایست برای حمل بار که از قدیم در شهرستان اشکذر معمول بوده است.
خورجین بر روی دارهای عمودی و شبیه زیلو با نقش کمتری بافته میشود و ماده اولیه آن نخ پنبهای است.
متأسفانه این هنر مخصوصاً در دهه اخیر در حال فراموشی است که اگر توجه کافی به آن نشود چهبسا بهطورکلی از یاد برود. بایستی توجه داشت که تنها افراد انگشتشماری در شهرستان به بافت این پارچه میپردازند، ولی با این حال معاونت صنایعدستی استان یزد سعی در احیاء آن کرده است.
تعریف
خورجین به زبان پارسی میانه بارجامک (barjamak) نوعی کیسه است که بر پشت حیوانات باری به منظور قرار دادن بار در آن گذاشته میشود. خورجینها معمولاً از دو جوال تشکیل شدهاند که نیمی از دهانه هر دو را به هم میدوزند.
در بافت خورجین، اجباری در استفاده از نوع خاصی مواد اولیه و مصالح نیست، بلکه معمولاً از نخ پنبهای برای بافت آن استفاده میشود. جدا از الیاف پنبه و پشم، از تکههای پارچه نیز به عنوان تاروپود استفاده میشود.
عرض این دستبافته بین ۳۰ تا ۹۰ بوده و به صورت قوارهای بافته میشود.
تاریخچه و قدمت
با توجه به اطلاعات شفاهی بافندگان خورجین در شهر اشکذر قدمت آن مربوط به بیش از صد سال قبل است.
خورجین بافی از هنرهای دیرینه و در حال فراموششدن است، هنری که درگذشته منبع درآمد خیلی از مرمان این دیار و راهی در تحقق گفتههای رهبری مبنی بر اقتصاد مقاومتی بوده است.
ارزشهای شاخص یا منحصربهفرد
خورجین بافتهای است که در اکثر مناطق روستایی و جوامع عشایری مورداستفاده و در حمل و نگهداری اشیاء نفیس و قیمتی به ویژه در مواقع کوچ مورداستفاده عشایر قرار میگیرد و تقریباً حکم صندوقچه را دارد و موارد مصرفی نظیر حملونقل پشت دوچرخه، موتور و یا چهارپایان را دارد.
انواع خورجین:
خورجینهای بزرگ برای حیوانات که پالاندوزی هم یکی از شاخههای آن است.
خورجینهای مخصوص موتورسیکلت و دوچرخه که در ابعاد متنوع بافته میشوند.
خورجینهای مخصوص انسان که این نوع خورجین به دو دسته تقسیم میشوند:
الف: خورجینهای «یک لت» خورجین یک لت دارای بند مانند کیف که روی شانه میافتد و به این نوع «خورجین جنته» گفته میشود.
ب: خورجینهای «دو لت» همانند خورجینهای موتور، ولی در ابعاد کوچکتر که بر روی شانه فرد قرار میگیرد، به این صورت که یک لت روی سینه و لت دیگر آن در پشت فرد میافتد.
نحوه بافت:
بافت خورجین توسط بافنده بدین صورت است که با فشار دادن پوشال راست با فشار پای راست، گرت راست را توسط نیروی پا فشار آورده و نیز با پایین کشیدن، تارهای متصل به خود را پایین میکشد. از آنجایی که دوگرت از بالا به هم متصلاند با پایین کشیده شدن گُرت راست، گُرت چپ بالا کشیده شده و دسته نخهای متصل به خود را نیز بالا میکشد و پوشال متصل راهم بالا میکشد.
در این زمان با جدا شدن دو دسته تارهای متصل به دوگُرت که دسته پایین و دستهای بالا کشیده شده است دهانه کار شکل میگیرد به اصطلاح به آن (دهانه چپ و راست) میگویند.
بافنده بعد از گذراندن هر پود افقی از لابلای تارهای عمودی با کمک دفتین ضرباتی بر قسمتهای بافتهشده وارد میکند تا درگیری تاروپود و درواقع عمل بافت صورت گیرد و دوباره همین عمل را با پوشال چپ انجام میدهد. چنانچه هر چه سرعت بافنده در بالا و پایین کردن پوشالها بیشتر باشد، سرعت بالا رفتن او هم بیشتر میشود.
ابزار و اشیای وابسته
در بافت خورجین از سادهترین دار و ابزار استفاده میشود. از ابزارهای بافت خورجین پنجه یا دفتین است که برای کوبیدن پودها استفاده میشود و یک چوب راست به نام «پهنا» که دو طرف آن سوزن است. پهنا بعد از اینکه خورجین تا حدی بافته شد برای جلوگیری از لوله شدن لبههای خورجین نصب میشود و پهنای خورجین را حفظ میکند.
در پایان پس از پایین آوردن از دار، دو طرف خورجین، برای ایجاد کیسههای دو طرف در اندازه موردنظر تا زده و دوخته میشود تا شکل خورجین به خود بگیرد و درنهایت بر روی لبههای خورجین با استفاده از نخهای رنگی شیرازه دوزی میشود که علاوه بر محکمتر شدن، دوخت زیبایی خاصی به خورجین میدهد.
در کارگاه خورجین بافی یک دار عمودی وجود دارد.
دستگاه خورجین بافی از قسمتهای زیر تشکیلشده است:
اسون (osun): ستون دستگاه است که قسمتهای مختلف دستگاه روی آن سوار شده است.
نورد: نورد های افقی بالا و پایین دستگاه خورجین بافی که نورد بالا تارهای پنبهای و نورد پایین بافت خورجین بافته میشود.
پوشال (پدال): پوشالها همان رکابهایی است که درون چاله قرار میگیرد و به گرتها به واسطه شیم جیره متصل هستند و بافنده با فشار پاهای خود، آنها را بالا و پایین میکند و دهنه کار را تشکیل میدهد.
تنگ (دماغه): چوبی سوراخسوراخ که بر روی نورد قرار میگیرد و نخهای تار را روی نورد محکم میکند.
شمشه: ابزاری است که به کمانه در ارتباط و در تعویض تارها کمک میکند.
پشت بند: چوبهایی است که در پشت دستگاه خورجین بافی قرار میگیرد و از یکطرف مهارشده و نگهدارنده کمونه و کلی است.
چاله: گودالی مستطیل شکل در زمین که طول و عرض آن متناسب با تیر پایین است.
کلی: تکه چوبی است حدوداً ۲۰ سانتیمتر که درون حفرهای که در دیوار روبهروی دار تعبیهشده قرار میگیرد.
طناب کلی: طنابی که به وسیله آن کلی نگه داشته میشود و به دیوار یا بالای دستگاه وصل میشود.
حفرههای تیر:
کمانه: چوبی کمانی است که در دو سر آن شیارهایی وجود دارد. کمونه در پشت پشت بند قرار دارد.
چوب سرکار: برای تنظیم و نگهداشتن پهنه کار است.
شلیت: یک مجموعه از نخهای پنبهای که آن را موازی هم در یک ردیف افقی به دو چوب که در طرفین دستگاه عمود بر زمین نصب شده است، بستهاند.
پیشنهاد راههای حفظ و احیای این هنر:
در حال حاضر این هنر، صنعت توسط ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان یزد دوباره احیای شده و به صورت کارگاههایی فقط به صرف اینکه این هنر منسوخ نشود، عملیات بافت انجام میشود.
پیشنهاد میشود زمینه خرید و صادرات این نوع محصولات توسط دولت انجام گیرد تا از این طریق هنرجویان و صنعتگران مستعد بتوانند برای فراگیری این هنر انگیزه کافی داشته باشند.
تهیه بروشور معرفی و آشنایی با این هنر دستی
راهاندازی کارگاه خورجین بافی در محل مناسب دید مردم جهت آشنایی و نزدیکتر شدن به احیای این رشته.
حفظ این هنر سنتی و ایجاد مکان مناسبی برای عرضه محصول و ایجاد بازار برای فروش
امکان شرکت دادن این رشته در نمایشگاه صنایعدستی که به صورت ملی و منطقهای در ایران برگزار میشود.
ایجاد بازار کار و فروش مناسب و بدون واسطه
شیوه بافت خورجین در سال ۱۳۹۸، به شماره ۱۱۹۷ در فهرست در فهرست آثار ناملموس کشور به ثبت رسیده است.
گزارش از نجمه میثاق، کارشناس روابط عمومی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی یزد
انتهای پیام/
نظر شما